ایشان میفرمایند: «احتیاج به انبیاء ما داریم برای اینكه انسان مثل حیوانات نیست كه یك حد حیوانی داشته باشد و تمام بشود. انسان یك حد مافوق حیوانی و یك مراتب مافوق حیوانی، مافوق عقل(دارد) تا برسد به مقامی كه نمیتوانیم از آن تعبیر كنیم»[1]. «اگر انسان مثل سایر حیوانات بود و تا حدی كه حیوانات رشد میكردند بود، انبیاء لازم نبود».[2]
امام در مسایل تربیتی تاكید فراوان داشتند كه تربیت جسمی مثل كشورهای غربی منجر به یك تربیت حیوانی و بی هدف نشود و معتقد بودند تربیت غربی، تربیت حیوانی است آن هم حیوان وحشی[3] و میفرمودند: «انسان باید فوق حیوانات تربیت شود برای این كه همان طوی كه ... زندگی سعادتمند در اینجا دارند، آنجا هم زندگی سعادتمند داشته باشند. لطفی است از جانب خدای تبارك و تعالی به بشر كه قابل از برای این است كه تربیت بشود و تربیت بشر به وحی خدا و به تربیت انبیاء این است كه چیزهایی كه رابطه بوده است مابین آن عالم و این عالم ... آنها را به ما بیان كردند».[4]
بر این مبناست كه امام راحل به تربیت جسم، بدون تربیت روح، هیچ اعتقادی نداشتند بلكه آن را مضر و در خدمت طاغوت میدانستند[5] و اصالت را به تربیت روحی میدادند كه البته برای تربیت روحی، تربیت جسمی را چیزی لازم به حساب میآوردند و معتقد بودند كه عقل سالم در بدن سالم است[6] و كسانی كه ورزش میكنند و آمادگی پیدا میكنند، روح آنها معنویات را هم زودتر قبول میكند[7] و «ورزش، همانطور كه بدن را تربیت میكند و سالم میكند عقل را هم سالم میكند».[8]
به قول سعدی:
ورنه جان در كالبد دارد حمار[9] آدمی را عقل باید در بدن
حقیقتی كه امام بر آن تاكید میورزند چیزی است كه سیاق آیات شریفه قرآن به آن دلالت دارد آنجا كه تلویحا ضرورت همراهی قوت و امانت را متذكر میگردد[10] و تعجب برانگیز بودن جسم را از ویژگیهای منافقین میشمارد.[11]
احادیث شریفه معصومین قلب را امام بدن میدانند و مرض قلب را عامل مرض جسم و سلامتی قلب را عامل سلامتی جسم میدانند.
محورچهارم: منشای برتر برای كسب قدرت
پارهای از اظهارات امام در خصوص ورزش، به مقولهای اشاره دارد كه با مقولات پیشین متفاوت است زیرا در آنجا سخن از ورزش به عنوان یك بعد از ابعاد تربیت بود كه امام وفق جدیدترین و صحیحترین اصول و موازین علمی و عقلی، به آن اعتقاد داشتند. اما وقتی سخن از قدرت و توانمندی باشد و از ورزش به عنوان وسیلهای برای قوی شدن مطرح شود امام دیدگاه دیگر دارند.
امام به عنوان عارفی وارسته، اعتقاد راسخ دارند كه هیچ چیز جز اتصال به خداوند انسان را قدرت نمیبخشد و هر قدرتی جز او فانی و ناپایدار است و بدون اتصال به قدرت لایزال الهی هیچ تمرین و تربیت و تدبیری نمیتوانند ضعف انسان را به قدرت و حقارت او را به عزت و عظمت مبدل سازد.
این كه امام از هیچ قدرتی هراس نداشتند و آنها را پوشالی میدانستند با تكیه بر همین دیدگاه بود و پیروزی انقلاب علیرغم نداشتن هیچ اسلحهای برابر قدرتهای شیطانی كه به عظیمترین سلاحها مجهز بودند را با اعتقاد و اتكاء به چنین سرچشمهای لایزال میدانستند و هم از این رو بود كراراً از ورزشكاران میخواست كه در قدرتمندی و دلیری به امام علی (ع) اقتدا كنند و از او الهام بگیرند و به آن حكایت مشهور از امام علی (ع) اشاره میفرمودند كه وقتی با نمك و نان جوین خشكیده افطار میكردند شخصی از ایشان پرسید كه چگونه با غذا، آن قدرت در شما هست و حضرت پاسخ فرمودند: كه درختهایی كه در بیابان هست محكمتر است و صلابتش بیشتر و اینجور نیست كه انسان با خوردن قدرت پیدا كند.[12]
امام سرچشمه قدرت و نیرومندی را در ورزش نمیجستند بلكه سرچشمه دیگری برای آن میشناختند و گاه به شكل دعا[13] و گاه به شكل موعظه[14] یا اشكال دیگر[15] ذهن ورزشكاران را به سوی آن معطوف میداشتند و لزوم تهذیب در كنار تربیت بدنی و عقلی را یادآور میگردیدند[16] و از آنان میخواستند كه ذكر خدا را در ورزشگاهها تقویت كنند[17] و اخلاق و ذكر ورزشكاران را عاملی برای صدور انقلاب میدانستند[18] نه پیروزی آنها در مسابقات را.
ایشان در قالب دعا منشا دیگری را برای قدرت معرفی میكردند و میفرمودند: «خداوند«خداوند ان شاء الله به شما قدرت زیادتر، قوه ایمان، قوه تهذیب نفس، قدرت بر تسلط بر نفس، عنایت كند».[19]
امام راحل، نه تنها برای قدرت سرچشمه دیگری را میشناختند و میشناساندند بلكه برداشت ایشان از مفهوم پیروزی و شكست نیز با برداشتهای عادی متفاوت بود.
ایشان چهره بشاش ورزشكاران را پیروزی میدانستند و میفرمودند: «این چهرههای شما و آن حال بشاشتی كه در چهرههای شما دیده میشود، این خودش پیروزی است»... مهم این است كه در كنار پیروزیها همانطور كه توجه داشتهاید و دارید انشاء الله پیروزی بر نفس خودتان هم داشته باشید.[20]
این نگاه امام به مساله پیروزی و شكست و قدرت از ویژگیهای ایشان به عنوان یك عالم عارف است و بعید نیست اگر از دید بعضی مورخین غربی مانند پرفسور«استالانیلاس» فرانسوی به دور مانده باشد آنجا كه میپندارد پیروزی مسلمین صدر اسلام در جنگها، در اثر مهارتهای آنها در اسب سواری و تیراندازی بوده است[21] و به منشأ اصلی آن كه معنویت و ایمان آنهاست اشارهای نمیكند.
این رسول گرامی است كه میفرماید:[22]
آیا گمان كردهاید كه قدرت در حمل سنگ است؟ بی تردید قدرت این است كه دل شما از خشم سرشار شده باشد و بر آن پیروز شوید.
«ان الحدید لیس من غلبه الناس ولكن الحدید من غلبه علی نفسه».[23]
قدرتمند آن كسی نیست كه بر مردم پیروز شود بلكه قدرتمند كسی است كه بر نفسش پیروز گردد. و هم او میفرماید: «من قو علی نفسه تنا هی فی القوه».[24]
آن كه در مبارزه با نفسش قوی باشد به منتها درجه قدرتمندی رسیده است آیا پیروزی در چنین نبردی جز با قدرت الهی میسر است«انه لا ینال ذلك الا بفضلك».[25]
عبدالحسین رضا بدلی
ورزش وورزشكارازدیدگاه امام خمینی(ه)ص115
[1] . امام خمینی، صحیفه امام، ص 186، تاریخ سخنرانی 6/ 8/ 57، در میان جمعی از ایرانیان.
[2]. همان.
[3] . همان، جلد 8، ص 95،96، تاریخ سخنرانی 21/ 3/ 58 در جمع دانشجویان پلیس.
[4] . همان، ج 4، ص 189، تاریخ سخنرانی 6/ 8/ 57.
[5] . همان، ج 8، ص 222، تاریخ سخنرانی 30/ 3/ 58 در جمع ورزشكاران و فرهنگیان بابل.
[6] . همان، ج 7، ص 26، تاریخ سخنرانی 23/ 2/ 58.
[7] . همان، ج 8، ص 222، تاریخ سخنرانی 30/ 3/ 58 و جلد نهم ص 74.
[8] . همان، ج 7، ص 261، تاریخ سخنرانی 23/ 2/ 58 در جمع ورزشكاران و فرهنگیان بابل و نیز ج 16، ص 80، تاریخ سخنرانی 16/ 12/ 60 در جمع اعضای تیمهای فوتبال منتخب تهران.
[9] . كلیات سعدی قصاید فارسی ص 33، در مدح امیر انكیاتو.
[10] . در آیات قرآن كریم هرگاه صفت قوی بودن برای كسی به عنوان مدح ذكر میشود در كنار آن امین بودن را هم ذكر میشود و این كار اشاره به این دارد كه قدرت به شرطی حسن است كه با امانت و صداقت همراه باشد رجوع شود سوره قصص آیه 36، و سوره نمل آیه 39.
[11] . سوره منافقون، آیه 4.
[12] . میزان الحكمه.
[13] . صحیفه امام، ج 15، ص 422، تاریخ سخنرانی 21/ 9/ 60 و نیز جلد 8، ص 33، تاریخ 9/ 3/ 58.
[14] . همان، ج 7، ص 541، تاریخ 8/ 3/ 58.
[15] . همان، ج 15، ص 422، تاریخ سخنرانی 21/ 9/ 60.
[16] . همان، ج 7، ص 261، تاریخ سخنرانی 23/ 2/ 58.
[17] . همان، ج 8، ص 35، تاریخ سخنرانی 9/ 3/ 58، و ج 15، ص 422، تاریخ 21/ 9/ 60.
[18] . همان، ج 7، ص 263، تاریخ 23/ 2/ 58.
[19] . همان، ج 7، ص 263، تاریخ 23/ 2/ 58.
[20] . همان، ج 15، ص 422، تاریخ 21/ 9/ 60.
[21] . مقدمهای بر مبانی تربیت بدنی در اسلام معاونت پرورشی و نیروی انسانی اداره كل تربیت بدنی تابستان 1361، ص 87.
[22] . نهج الفصاحه، حدیث 28، و نیز حدیث 299، 306.
[23] . نهج الفصاحه، حدیث 1795.
[24] . همان ماخذ، 96، ص 88.
[25] . قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان دعای كمیل. `)
نظرات شما عزیزان: